سر رسید سال ۸۷ رو باز میکنم .همش خط خطیه .خط های کج و معوج . حرصم میگرفت از این همه خط منظم و موازی ابی پشت هم ! اینقدر خط خطی اش میکردم تا همشون پشت ایی خط های کج و کوله ی عوضی گم شن ! اما نمیدونستم صفحات بعدی هستن ! تازه سررسید های سال های ۸۸ -۸۹-۹۰.. اما بازم خط خطی میکردم ..تسلیم نشدم..تسلیم نمیشم ..همشون برای من یه دنیان ! دنیای حرفای نگفته ام ! دنیای چیزهایی که نشد بنویسم ! بغض هام.. .. تسلیم شدن یعنی به انتهای خط رسیدن ! +قوانین ثابت و حرص در آر همیشه ثابتند ..نمی شه کاریشون کرد ..حتی اگه همه ی خط های موازی دنیا یاد بگیرن راهشونو تغییر بدن ! |